داآد
اسم داآد را قبلاً شنیده بودم. صحرا بهم گفته بود که حتماً سایتش را و رشته های تحصیلی و بورسهایش را چک کنم. اما سایت فارسیاش خیلی زشت و ابتدایی طراحی شده بود و از آن طرف هم من سلطان اهمالکاری و به تأخیر انداختن کارها هستم. تا این که دیروز سمینار آشنایی با برنامههای داآد توی شریف برگزار شد. حال خواندن نداشتم. ولی خب شنیدن و دیدن آدمها چیز دیگری است.
سخنران، مدیر داآد در ایران بود: فرانس اشتوکل. مردی آلمانی با موهای طاس که موهای دور سرش را هم کچل کرده بود. ارائهاش انگلیسی بود. خوب انگلیسی حرف میزد. شمرده و بلند و آرام و قابل فهم. اسلایدهایش ساده ولی پر از اطلاعات به درد بخور بودند.
داآد: موسسهی مبادلات آکادمیک آلمان. هدفش برقراری ارتباط بین دانشجویان، اساتید و پژوهشگران سایر کشورها با آلمان و پذیرش و آموزش آنها در این کشور است. یک موسسهی غیرانتفاعی که اواسط قرن بیستم (بین جنگ جهانی اول و دوم) برای تسهیل ادامه تحصیل دانشجویان مستعد آلمانی در آمریکا تاسیس شده بود و بعدها تبدیل شده بود به تسهیلگر ورود و خروج دانشجویان بینالمللی و آلمانی.
آقای اشتوکل میگفت که تا به حال از طریق داآد 1میلیون آلمانی جهان را دیدهاند و 790 هزار نفر غیرآلمانی آلمان را.
یک خوبی اسلایدهایش این بود که کاملاً روشن و واضح توضیح میداد. خیلی مهم است که تو منابع تأمینکنندهی یک موسسه را صریح و روشن بدانی. برخلاف مؤسسات ایرانی که معلوم نیست چه کسی و کدام شیر نفتی پول دفتر دستکشان را تأمین میکند داآد مشخص و واضح بود: 24 درصد از بودجهشان را وزارت آموزش آلمان، 43 درصد را وزارت امور خارجهی آلمان،9 درصد را وزارت اقتصاد آلمان، 14 درصد را اتحادیهی اروپا و مابقی را افراد و مؤسسات آموزشی تأمین میکردند.
در مورد هزینههای تحقیق و آموزش در آلمان توضیح داد. این که 2.8 درصد از تولید ناخالص داخلی آلمان صرف تحقیق و آموزش میشود. از این میزان بیشترین هزینههای تحقیق و آموزش در دانشگاهها نبود. 66 درصد هزینههای تحقیق و آموزش در بخش صنعت آلمان بود،18 درصد در دانشگاهها و 15 درصد در مؤسسات علمی پژوهشی غیرانتفاعی.
فکر کنم فقط توی ایران باشد که به هر ساختمانی که عدهای دختر و پسر بالای 18 سال را به بهانهی درس دور هم جمع کرده باشد میگویند دانشگاه. آخر مگر میشود دبیرستان مانندهای غیرانتفاعی و پیام نور هم اسمشان دانشگاه باشد، دانشگاه تهران هم دانشگاه باشد؟!
توی آلمان دانشگاه دستهبندیهای جداگانهای داشت: دانشگاههای تکنیکال (مثل امیرکبیر و شریف و...)،کالجهای علوم کاربردی، دانشگاه خالی که تعدادشان کم بود (چیزی مثل دانشگاه تهران)، کالجهای موزیک و هنر و آکادمیهای خصوصی. اینها 5دسته از مؤسسات آموزش عالی در آلمان بودند.
مؤسسات علمی و پژوهشی هم داستان خودشان را داشتند: بنیاد لایبنیتز، بنیاد ماکس پلانک، بنیاد هلمهولتز، بنیاد فرانهوفر. هر کدام از این بنیادها برای خودشان در سطح کشور آلمان 60-70 تا دفتر و شعبه داشتند و هر کدامشان هم در حد یک دانشگاه بودند قشنگ.
و بخش صنعت اصلیترین منبع آموزش و تحقیق در آلمان بود: زیمنس و فولکسواگن و مابقی غولها...
اصلیترین بهانهی حضور آقای اشتوکل در شریف معرفی انواع بورسیههای دکترای مختلف در نظام آموزشی آلمان بود. دکتراهای مختلف، مبالغ و طول دورهها و قوانین برای کار کردن به صورت پارهوقت و...
داآد در کشورهای مختلف دفتر دارد. دفتر لندن این موسسه در سال 1952 تاسیس شد. دفتر قاهره در 1960. دفتر دهلی نو در 1960. دفتر پاریس در 1963. آخرین دفتر داآد برای مشاوره و تسهیل فرستادن دانشجوها به آلمان در سال 2014 در تهران تاسیس شد. آنها یک تفاهمنامه و قرارداد هم با وزارت علوم ایران بستهاند که دانشجوهای دکترای ایرانی بتوانند به راحتی برای فرصت مطالعاتی به دانشگاهها و مؤسسات آموزشی آلمان به خصوص در مونیخ بروند.
آقای اشتوکل کلی سایت و لینک معرفی کرد. برای پذیرش گرفتن اصلاً نباید فقط به یک کانال متکی بود. باید از همهی درها وارد شد. شما باید اول از طریق سایتها، اساتید مرتبط با رشته و علاقهتان را پیدا کنید. ببینید کدامشان در آن حوزهای که شما علاقه دارید کار میکنند. بعد با دست پر برایشان ایمیل بفرستید. دست پر در آلمان به این معنا نیست که خودتان را خفن نشان بدهید و رزومهی مردافکنتان با انبوهی مقاله و کار علمی را به رخ بکشید. اساتید آلمانی به ایدهها بیشتر توجه میکنند. به این که در آن حوزهی کاریشان اگر شما ایدهای بدهید که جذاب باشد توجه دارند. ارتباط با اساتید بهترین روش برای گرفتن بورسیه و فاندهای درست و حسابی است.
ارائهی آقای اشتوکل تر و تمیز بود. قشنگ 1 ساعت طول کشید و بعد هم 15 دقیقه سؤال و جواب. بچهها همه سنگ تمام گذاشتند و چون ارائه انگلیسی بود، آنها هم انگلیسی سؤال پرسیدند. اصلیترین سؤالها حول رشتههای تحریمی بود: هوافضا و یک رشتهای را هم خود آقای اشتوکل گفت: امنیت کامپیوتر و شبکه. با خنده گفت که ایرانیها در زمینهی امنیت شبکه و کامپیوتر خیلی خفناند، دانشگاههای آلمانی هم خیلی دوست دارند که با دانشجوهای ایرانی در این زمینه کار کنند، اما این زمینهای است که اگر شما اقدام کنید در مرحلهی ویزا به مشکل برمیخورید. آن هم نه به خاطر آلمان، به خاطر تصمیمهای اتحادیهی اروپا.
در مورد فرصت مطالعاتی دانشجوهای دکترا در آلمان هم گفت که دانشجوهای شریف سال گذشته استقبال نکردند که عجیب بود.
خود سایت داآد که بروی فهرستی از آدمهای مشهوری را که از طریق بورسها و تسهیلات داآد تحصیل کردند میبینی: از مارگارت آتوود و سوزان سانتاگ تا جیم جارموش.
بروشورها و سایتهای به درد بخور مرتبط با داآد را اینجا میتوان نگاه کرد و کنکاش کرد...