در باب عشق که از خود آدمی نیز کمتر میپاید
۰۸
ارديبهشت
عشق در «خاطره ماریآ» ابر سفیدبرفی کوچکی است در متن آسمان تابستان با نابترین رنگ آبی لاجوردی، در اوج زیبایی چندی روی مینماید و سپس به دست باد نهان میشود.
یا در «برآمد و فرو شد ماهاگونی» عشق، پرواز درناهاییست که ناگهان مسیر خود را در آسمان تغییر میدهند و شانه به شانهی ابر، لحظههایی کوتاه پرواز میکنند. بیگمان، در این جهان، هیچ عشق جاودانهای وجود ندارد،حتی وفاداری معمولی. چیزی جز سرشاری و غنای لحظه در کار نیست، یعنی شورمندی که حتی از خود آدمی نیز کمتر میپاید.
انسانها در عصر ظلمت/ فصل برتولد برشت/ ص ۲۸۹
- ۰ نظر
- ۰۸ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۸:۴۳
- ۲۲۲ نمایش