من هم قهرمانم
همیشه کتابها بهتر نیستند. گاه پیش میآید که فیلمهایی کوتاه چنان عصارهای از کتاب را به تو ارائه میدهند که عملا بینیاز از خواندنش میشوی. حتی ممکن است این عصارهها از خود کتاب هم بهتر باشند. کم پیش میآید این حالت. در سعی و تلاشی که چشم برای دنبال کردن کلمات و مفاهیم و معناها در بین خطوط بیشمار کتاب دارد، کشف و شهودی وجود دارد که خرج کردن زمان باعث عمیق شدن آن در جان و تن میشود. کتاب خواندن فرآیندی آهسته است که باعث حک شدن مفاهیم در جان و تن میشود. اما استثناهایی هم وجود دارد. مثلا همین کتاب «سفر قهرمان» و فیلم کوتاه سایت تد اد: «چه چیزی یک قهرمان را میسازد؟»
کتاب «سفر قهرمان» دربارهی زندگی و آثار جوزف کمبل است. کسی که ساختار مشترک اسطورههای نقاط مختلف جهان را طی سالها اسطورهپژوهی استخراج کرد و آن را ارائه کرد و در عرصههای روانشناسی و داستاننویسی و فیلمسازی انقلابی به پا کرد. در اواخر عمرش چند فیلمساز از زندگی او یک فیلم ساختند. برای ساخت آن فیلم ساعتها با کمبل مصاحبه کردند. کتاب در حقیقت پیادهشدهی آن مصاحبههاست. جایی که جوزف کمبل از اول زندگیاش شروع میکند و همزمان با سیر پیشرفتش نظریاتش در مورد مسائل مختلف را هم بیان میکند. فصلبندیهای کتاب هم همچون سیکل سفر قهرمان اسطورهها است:
دعوت به آغاز سفر
جادهی آزمونها
چشمانداز جستوجو
دیدار با الهه
موهبت
فرار جادویی
آستانهی بازگشت
ارباب دو دنیا
البته که ساختار سفر قهرمان ۱۲ مرحله دارد و این فصلها خلاصه شدهاند. کتاب را تا نیمه خواندم و رها کردم. یک ایدهی مرکزی داشت که به نظرم خوب اجرا نشده بود. یعنی پرگوییها و از این شاخه به آن شاخه پریدنهای نویسندگان کتاب اعصابم را مگسی کرد و حال نکردم که بیش از ۱۰۰ صفحه از کتاب را ادامه بدهم. آن ایدهی مرکزی این بود که اسطورهها و قهرمانان ملل دنیا از یک ساختار کشف و شهود مشترک استفاده میکنند و خود جوزف کمبل هم قهرمانی است که زندگیاش طبق همان ساختار پیش رفته است و توی خواننده هم شاید بتوانی از همین ساختار پیش بروی و به قهرمان حداقل زندگی خودت تبدیل شوی. این ایده اصلا در کتاب خوب درنیامده بود. اما عوضش توی سایت تد اد و آن انیمیشنهای ۴-۵ دقیقهایاش فیلمی دیدم که این ایده را در کوتاهترین زمان به پروردهترین شکل ممکن ارائه داده بود...
اولش مراحل سفر قهرمان و ساختار داستانهای قهرمانی مثل هریپاتر را تند و تیز شرح داده بود و بعد هم این ایده را مطرح کرده بود که میشود این ساختار را در پروژههای شخصی هر روزهمان به کار ببریم. میشود که ما هم قهرمان باشیم. هر پروژه و هر آرزویی برای محقق شدن به یک سفر نیاز دارد. سفر قهرمان لازمهی رسیدن به هر هدف و آرزویی است... برای قهرمان بودن باید سفر رفت و سفر قهرمانان همیشه مراحل نسبتا مشابهی دارد...
به نظرم این فیلم ۵ دقیقهای از کل کتاب سفر قهرمان ارزشش بیشتر بود: