سپهرداد

Hurtling through the dark night

سپهرداد

Hurtling through the dark night

سپهرداد

دارم نگاه می‌کنم. و چیز‌ها در من می‌روید. در این روز ابری چه روشنم و چه تاریک. همه‌ی رودهای جهان و همه‌ی فاضلاب‌های جهان به من می‌ریزد. به من که با هیچ پر می‌شوم. خاک انباشته از حقیقت است. دیگر چشم‌های من جا ندارد... چشم‌های ما کوچک نیست. زیبایی و زشتی کرانه ندارند...
@
قبل‌ها زیر عنوان وبلاگ می‌نوشتم: «می‌نویسم، پس بیشتر هستم». روزگاری بود که بودن و بیشتر بودن را خیلی دوست می‌داشتم. ولی گذشت. حقیقت عظیم لاتفاوت بودن بودنم و نبودنم من را به ولایت هوا فرستاد. اینکه حالا باز هم دارم می‌نویسم دیگر نه برای بودن و نه برای بیشتر بودن بلکه فقط برای عادت است.
@
ما همانی می‌شویم که پی در پی تکرار می‌کنیم؛ بنابراین فضیلت فعل نیست عادت است.
@
پیاده روی را دوست دارم. آدم‌ها را دوست دارم. برای خودم قانون‌های الکی ساختن را دوست دارم و به طرز غم انگیزی معمولی هستم...
@
و مرد آنگاه آگاه شود که نبشتن گیرد و بداند که پهنای کار چیست.
@
جاده. مسافر. سربازِ پنج صبح. دانشجوی ترم صفری. دختری که چشم هایش نمی درخشد. اندوه. نفرت. عشق. از همین‌ها...
@@@
هیچ گونه ثباتی در موضوعات و سبک نوشته‌های این وبلاگ وجود ندارد.
@@@
ستون پایین:
پیوندهای روزانه، معمولا لینک سایر نوشته‌های من است در سایت‌ها و مطبوعات و خبرگزاری‌ها و...
کتاب‌بازی، آخرین کتاب‌هایی است که خوانده‌ام به همراه نمره و شرح کوچکی که در سایت گودریدز روی‌شان می‌نویسم.
پایین کتاب‌بازی، دوچرخه‌سواری‌های من است و آخرین مسیرهایی که رکاب زده‌ام و در نرم‌آفزار استراوا ثبت کرده‌ام.
بقیه‌ی ستون‌ها هم آرشیو سپهرداد است در این سالیانی که رفته بر باد.

ایمیل: peyman_hagh47@yahoo.com
کانال تلگرام: https://t.me/sepehrdad_channel

بایگانی

ستون خیمه‌ی ما

دوشنبه, ۲۱ تیر ۱۴۰۰، ۰۸:۱۳ ق.ظ

می‌گویند: طالبان تغییر کرده. دیگر خشکه‌مقدس نیست و دست و پای کسی را قطع نمی‌کند و دشمن شیعه‌ها هم نیست. می‌گویند طالبان امروز فقط دشمن آمریکاست. آمریکایی ببیند می‌کشد. بقیه در امن و امانند.
می‌گوییم: با این اوصاف پس باید تعداد مهاجرت افغانستانی‌ها به ایران زیاد نشود و همان روندهای سابق ادامه پیدا کند. نگران مرزها و بیش از حد شدن تعداد مهاجران تازه‌وارد هم نباید باشیم. 
می‌گویند: نه. در افغانستان ناامنی و بیکاری زیاد شده است. به خاطر آن مهاجرت‌ها هم زیاد شده است. نرخ قاچاقبرها هم گران‌تر شده است. 
می‌گوییم: اگر دلیل مهاجرت افغانستانی‌ها ناامنی و بیکاری در کشور خودشان است، چرا به بچه‌های مهاجر توی ایران حق درس خواندن نمی‌دهید؟
می‌گویند: کی گفته حق درس خواندن ندارند؟ سالی پانصد هزار نفر دارند درس می‌خوانند. ما گفتیم بچه‌ها درس بخوانند. اما نه این که به بهانه‌ی درس‌ خواندن بچه‌ها دو میلیون خانواده از افغانستان مهاجرت کنند به ایران.
می‌گوییم: یعنی الان که شما تو ثبت‌نام بچه‌های مهاجر تو مدارس ایران دست‌انداز ایجاد می‌کنید و همه را دق می‌آورید افغانستانی‌های دیگر به ایران مهاجرت نمی‌کنند؟
آسمان را نگاه می‌کنند و می‌گویند: هیچ کشوری تو دنیا به مهاجر غیرقانونی خدمات ارائه نمی‌دهد. 
می‌گوییم: حق تحصیل برای کودکان یک داستان دیگری هست‌ها... آمریکا از سال هزار و نهصد و هشتاد و شش قانون کرد که همه‌ی کودکان چه آن‌ها که قانونی‌اند و چه غیرقانونی حق آموزش در مدارس آمریکا رو داشته باشند. الان شما نگاه کنید می‌بینید توی همان زندان‌هایی که کودکان هائیتی و هندوراس و گواتمالا و... را نگه می‌دارند باز مدرسه و درس و مشق و آموزش زبان و فرهنگ آمریکایی به راه است. نسبت کودکان مهاجر به آمریکایی در مدارس‌شان یک به هفت است. در ایران این نسبت یک به صدوهفت است.
می‌گویند: اصلا همین یعنی ما اشتباه کردیم. هر کاری آمریکا کند اشتباه است و ما نباید آن را انجام بدهیم. 
می‌گوییم: بله. طالبان هم چون دشمن آمریکاست خوب است. ببخشید که متوجه نشدیم!
 

نظرات (۱)

احمق هایی که نمی‌خواهند هیچ زحمتی از بابت فکر و برنامه ریزی داشته باشند و هیچ مسئولیتی را در قبال کارهایشان بپذیرند، ملاکشان شده آمریکا!! یکی نیست بگوید خودتان پس چی؟! عقل خودتان می گوید؟ اگر آمریکا نبود،تکلیف وجودی شما چه بود؟ 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی