اینترنت با کرونا چه میکند؟
داشتم اپیزود ۴۱۰ پادکست فریکونامیکس در مورد کرونا را گوش میدادم. توی ۵ دقیقهی آخرش یک اپلیکیشن ساده را معرفی کرد که کاملا متناسب با این روزها بود. این روزها که نان داغ نمیخریم و نان را هفته به هفته میخریم و تا جای ممکن کمتر از خانه بیرون میرویم و به هر کسی که دور و برمان باشد به چشم تردید و شک نگاه میکنیم. این روزها که کسی را ملاقات نمیکنیم. این روزها که خرید شده فقط چیزهای ضروری و در حالت ایدهآل خرید مجازی از امثال دیجیکالا. این روزها که احوال کسی را نمیپرسیم و حواسمان شش دانگ فقط به خودمان است که مبادا کرونا بگیریم یا کسی را کرونایی کنیم.
اپ نکثدور یک اپلیکیشن خیلی ساده است برای شبکه کردن آدمهایی که در یک محله زندگی میکنند. سیستم ثبتنام بر اساس اثبات سکونت در یک محله است. همان طور که کد ملی ما حاوی آدرس محل سکونت ماست، کد شناسایی آدمها در کشورهای مختلف هم این ویژگی را دارد. آدمهایی که در آن محله زندگی میکنند یک شبکهی اجتماعی را تشکیل میدهند که برای افراد بیرون از محله قابل دسترس نیست. نه غریبهها میتوانند وارد گروه یک محله شوند و نه سرچ موتورهای جستوجو راه به جایی میبرد. یک شبکهی اجتماعی بر مبنای سکونت در یک محله.
آدمها در آن شبکهی اجتماعی میتوانند اخبار محله را با هم رد و بدل کنند. اگر دزدی پیدا شد هشدار بدهند. دندانپزشک خوبی اگر میشناسند معرفی کنند. اگر کالایی برای فروش دارند توی قسمت مربوطه آگهیاش را به اشتراک بگذارند. اگر نردبان یا دریل نیاز دارند اطلاع بدهند تا کسی در محله به آنها قرض بدهد و...
این روزها که کرونا همه را خانهنشین کرده این اپ کاربردیتر هم شده. یک کارکرد جالب آن کمک به افراد سالمند و ناتوان محله است. آدمهایی که برای خرید کردن مشکل دارند و نیاز به کمک دارند. ممکن است در ایام غیرکرونا فرزندشان یا کس و کارشان یاریرسانشان بوده. اما این روزها کسی به سراغشان نمیآید که کارشان را انجام بدهد. آنها میتوانند توی نکثدور خبر بدهند و اهالی محل به کمکشان بشتابند. این روزها که آدمها بیکار و عاطل توی خانه مینشینند، اتفاقا کمک کردن به همسایه بغلی با حفظ فاصله سرگرمی خیلی خوبی هم هست.
نکثدور اپلیکیشن جالبی بود. از ۲۰۰۸ شروع به کار کرد و این روزها در ۱۱ کشور جهان آدمهای محلههای مختلف را به هم وصل میکند.
پیش خودم گفتم احتمال دارد همچه اپلی را ایرانیها هم کپی کرده باشند. به هر حال استارتآپ در ایران یعنی کپی اپهای خارجی دیگر. اما با توجه به اینکه هر اپی که آدمها را با هم شبکه کند از نظر جمهوری اسلامی اشکال شرعی دارد احتمالش را منتفی دانستم. توی بازار گشتم. پیدا نکردم. اپ کوچه بود که بیشتر خاطرهبازی با مکانها بود. عکسهای مربوط به یک مکان و جملات آدمها در مورد آن مکان را به اشتراک میگذاشت. اصلا بر اساس محل زندگی و تشکیل شبکهی اجتماعی و داخل آن شبکه نرمافزارهایی مشابه دیوار و شیپور راه انداختن نبود.
همان ظن شبکه نشدن آدمها قویتر بود. هنوز که هنوز است تلگرام را آزاد نکردهاند. وقتی همهی افراد یک جامعه قانونی را نقض میکنند، یعنی این که آن قانون بیمعناست. بعد یادم افتاد به گروهها و کانالهای محلی تلگرامی. مثلا کانالهای روستاها و گروههای جنبی آن. کانالهای شهرها. کانالهای روستاها کارکردهای چندگانهای دارند. روزنامههایی محلی هستند که اخبار روستا را لحظهای منتشر میکنند. اتفاقا بخشی از کارکرد اپ نکثدور را هم در خود دارند: به اشتراک گذاشتن اطلاعات مورد نیاز برای زیست در روستا. در این روزهای کرونایی هم بخش زیادی از اطلاعرسانیها را به عهده داشتهاند.
من اگر استاد دانشگاه بودم چند تا پایاننامه در مورد این گروهها و کانالهای تلگرامی کار میکردم. چون چیز دندانگیری در مورد این گروهها و کانالها نخواندهام. مطالعه ۲۰ تا کانال تلگرامی از ۲۰ نقطهی مختلف ایران و شباهتها و تفاوتهای کارکردی و اطلاعرسانی. مطالعهی ۲۰ تا کانال تلگرامی از ۲۰ روستای نزدیک به هم در یک نقطه از ایران و تفاوتها و شباهتها. نقش این کانالها در افزایش مطالبهگری. نقش این کانالها در تثبیت ساختارهای سنتی و رأی خریدن برای افراد صاحب قدرت یا تخریبهای خلاق. نقش این کانالها و گروها در دایاسپورای اهالی این روستا. (مثلا بابای من از طریق کانال تلگرام روستا سریعتر از بابابزرگم که ساکن خود روستاست از کوچکترین اخبار روستا مطلع میشود). نقش مجموعهی کانالهای تلگرامی در پرورش یا ناپرورش شهروندان و...
اما گروهها و کانالهای تلگرامی مکانمند نیستند. اپ نکثدور به شدت مکانمند است. فقط همسایههای یک محله میتوانند در آن عضو شوند. کار اپ نکثدور به هیچ وجه برساختن دایاسپورا (زیستن در مکانی و جایی دیگر را وطن خود دانستن) نیست. ضمن اینکه گروههای تلگرامی ساختار خطی دارند. آدمها فقط پیغامهای آخر را میخوانند و دستهبندی پیغامها چندان قابل اجرا نیست. در حالیکه نکثدور این کار را انجام میدهد.
نکثدور این روزها مشتریهای بیشتر پیدا کرده. اهالی محل خودشان به روز از ابتلا به کرونای همسایههایشان آگاه میشوند. اهالی محل سعی میکنند سرگرمیهایشان را به اشتراک بگذارند. حواسشان به هم بیشتر هست و هوای سالمندان و افراد کمتوان را بیشتر دارند. ما دستمان به نکثدور نمیرسد. همین تلگرام را داریم. اما متأسفانه آن را به زور داریم و با اعمال شاقه...
مجید جان! دلبندم! ظن درسته نه ذن