امتحان دادن در خواب
خواب دیدم. خواب دیدم که تعداد زیادی دختر و پسریم که وارد یک ساختمان شدهایم.
ساختمان پر از میز و نیمکت است و محل برگزاری امتحان است. پسرها در یک اتاق نشستهاند. اتاق جلویی با یک شیشهی کشویی جدا شده و محل امتحان دخترهاست. آخر آزمون فهمیدم سمت چپم هم یک اتاق با پنجرههای کشویی دیگر است که آنجا هم محل آزمون دخترهاست.
برگهها را پخش میکنند و امتحان شروع میشود.
من کنج کلاس نشستهام و دارم به بقیه و تقلب کردنهایشان نگاه میکنم. برگههای تقلب پیوسته مچاله میشوند و بهصورت یک توپ از اینطرف کلاس به آنطرف شوت میشوند. مراقب امتحانی قسمت دخترها علی است با آن سبیلهای استالینیاش. نمیدانم چی میگوید که قسمت دخترها با صدای بلند شروع به خندیدن میکنند. توی خوابم به توانایی خنداندن علی در کمتر از 5 دقیقه غبطه خوردم.
بعد برگهی من هم رسید. ولی امتحان من مثل بقیه فرمولی نبود. بلکه یک برگهی سفید بود با یک سری خطوط کمرنگ و درهم و بیمعنا. شروع کردن به وصل کردن خطوط و کشیدن نقاشی. بعد از مدتی فهمیدم که تصویر یک زن است. امتحان من کشیدن تصویر یک زن بود.
با خودکار سیاه میکشیدم و پررنگ میکردم. آخرهای امتحان بود که فهمیدم دارم چهرهی مغموم یک زن را میکشم. از مداد هاشب بغلدستیام برای کشیدن موها استفاده کردم. میخواستم یک حالتی باشد که انگار موهایش جوگندمیاند.
بعد مراقب کلاس دخترانهی کناری آمد روبهرویم نشست و شروع کرد به آواز خواندن. انگار کن مهستی بخواند. ولی من محل ندادم و به تمام کردن نقاشی پرداختم. او کمکم کرد و از یکی از دخترهای سمت چپم مداد قرمز گرفت که لبهای زن را بکشم و پررنگ کنم. ولی وقت امتحان تمام شد و من نتوانستم نقاشی آن زن را آنطور که میخواستم تمام کنم.
تازه بعد از آزمون به خودم گفتم باید برای لبهای آن زن از دخترها رژ لب قرمز میگرفتم... اصلاً یادم نبود!