علتها توک دماغ ما نیستند
آدمها دوست دارند علتها و معلولها را خطی و تکمسیره ببینند. فلان اتفاق افتاده است. چون که قبلش فلان چیز بود. و قبل از آن قبل بهمان چیز بود. آن علت این است. و این علت بعدیاش و برو تا به آخر. اما حداقل رفتارهای آدمیزاد خطی نیست...
حجاب در جامعهی اسلامی ضعیف شده است و ساپورتپوشها دارند شهر را میگیرند. چرا؟ چون زنها احساس آزادی میکنند. بیایید گشت ارشاد راه بیندازیم. این طوری میگیریمشان. میترسانیمشان. از این به بعد با چادر میآیند بیرون.
عه؟ چرا همه چیز بدتر شد؟ چون که... به خیلی از علتها. این علتها ترتیب ندارند: آدمیزاد حیوان نیست. آن خر است که ترکه بهش بزنی و سرش را پایین بیندازد و به راهی برود که تو میخواهی. آدمیزاد لج میکند. بهش بگویی نکن، میکند. این اخلاق بچهها نیست. اخلاق آدمیزاد است. مقاومت میکند. بد هم مقاومت میکند. حالا چون زن اند و جنس ضعیفتر، آدمیزاد نیستند یعنی؟!
برای چیزی که تقاضا وجود دارد باید هم عرضه وجود داشته باشد. وقتی پیج های فیسبوکی فارسی و ایرانی ساپورت و لگین و فلان به اندازهی پیج محمدجواد ظریف لایک میخورند و فالو میشوند، حتما یک تقاضای بزرگی برای آن وجود دارد دیگر. وقتی تقاضا وجود دارد، برای چه عرضه نشود؟
و خیلی چیزهای دیگر...
واکنشهای پیشبینی نشده... وقتی علت و معلول را خطی میبینند، باید هم پیج آزادیهای یواشکی زنها راه بیفتد و میلیون نفر از نقطه نقطهی جهان شاهد مبارزهی زیرپوستی زنهای ایرانی بشوند.
بعد از تصادف بی ام و سوارها با گاردریل اتوبان و تصادف دختر پورشهسوار با درخت توی خیابان، علت را یافتهاند: جوانان سرمست از ثروتهای آنچنانی امنیت روانی جامعه را به خطر انداختهاند و نیروی انتظامی باید پاسدار امنیت روانی جامعه باشد.
این که چرا چنین آدمهای کافدستی (میلیونها نفر توی ایران با سرعت 100کیلومتر با پراید لایی میکشند، آن بیعرضه با سرعت 100کیلومتر(سرعت هنگام تصادفش) با بیام و رفت توی گاردریل اتوبان. کاف دست بوده دیگر!) دارند این ماشینها را سوار میشوند، علتش این نیست که سرمست از ثروتاند. یکی از علتها راهی است که آن پولها به دستشان رسیده. یکیاش شاید همین پلیس ایران باشد که جریمهی سرعت غیرمجازش برای پراید 5 میلیونتومانی و بیام و چند صد میلیون تومانی یکسان است (به هر حال باید همه چیزما به همه چیزمان بیاید. وقتی یارانه ی 45تومانی را همه از میلیاردر تا گرسنه می گیرند, جریمه ها هم باید همین طوری باشند دیگر).. اینها فقط نشانه است. این معلول خیلی چیزهای ربط و بیربط دیگر است.
ولی تشخیص دادهاند که پورشهسوارها امنیت روانی جامعه را به خطر میاندازند. پلیس چهکار میکند؟ قابل پیشبینی است. سیاستهای پلیس ایران همیشه قابل پیشبینی است. پورشهسوارها چه کار میکنند؟ از لایی کشیدنهایشان فیلم میگیرند. مامورین بینوای پلیس را با رشوههایشان به نان و نوا میرسانند. و احتمالا بعد از این امنیت روانی جامعه به خطر میافتد. چرا؟ چون که تجربهی شخصی من توی خیابانها و جادهها این بوده که پورشه و بیام و سوارها بد جور از پرایدها و نیسان آبیها میترسند. دست از پا خطا نمیکنند. ولی بعد ازین... آدمیزاد لج میکند. مقاومت میکند...