پارس
جمعه, ۱۱ مهر ۱۳۹۳، ۰۱:۱۲ ب.ظ
دختری بچهای که نشسته روی پیشخوان وسط مغازه و در گوش مادرش پچ پچ میکند خیارشور خیلی دوست دارد.
پسری که ایستاده کنار پنجره و با موبایلش حرف میزند خالی از حس و انرژی است و یک بندری تند پیازدار میتواند حالش را جا بیاورد.
مرد حالا کچل شدهای که به همراه بانویش ایستاده جلوی مغازه دارد به 20سال پیش فکر میکند که استیکهای پارس عصرانهی تابستانهاش بودهاند.
زنی که پشت به شیشه ایستاده منتظر ساندویچش است و نمیداند دو پسر نوجوانی که نشستهاند روی لبهی جدولِ روبهروی مغازه و دارند الویهی پارس میلمبانند در مورد انحناهای بدنش فکر میکنند.
و دختربچهای که موهای فرفریاش را بالای سرش گوجه کرده از بیخیالی جهان 7ساله میخندد و منتظر طعم تند بندری است.
و بقیهی مردها و زنها و پسرها و دخترهای توی مغازه... یک انتظار لذیذ.