Unknown
يكشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۲۰ ب.ظ
فردا میشینم کفشامو واکس میزنم. خیلی وقته واکس نزدم. کفشام ترکهای عمیقی برداشتن و شدن مثل کویر تشنهی 120روز آب ندیده. بعد از مدتها وقت واکس زدن پیدا کردم. بایست مثل جرج ارول که در باب چای درست کردن مقالهی طول و طویل مینوشت، من هم در باب واکس زدن و آرامش حاصل از واکس زدن قلمفرسایی کنم. نشستن اون گوشهی حیاط و خم شدن روی کفش و با دستمال تمیز کردن و خاک و خل شو گرفتن و بعد حرکت نوسانی دستام که واکسو به خورد کفش می ده... واکس باید بخرم. چی میشد یه مغازهی تخصصی واکس نزدیکی خونهمون میبود؟ یه مغازهی واکس که دیگه مجبور نباشم برم واکس بلدرچین بخرم و حرص بخورم که حیف این کفشا نیست؟ این کفشایی که 4ساله میپوشمشون لیاقتشون بیشتر ازین حرفاست.. یه دورهی چهارماههی دیگه از زندگیم هم گذشته و باید برای بعدی و بعدیها کفشامو واکس بزنم...
منم باید کتونی هامو بشورم . شاید همین فردا :)