اسطورههای موازی
يكشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۳، ۰۲:۴۴ ب.ظ
کتاب اسطورههای موازی با این پیشگفتار شروع میشود:
"اسطوره آینهای ازلی است که خود را در آن میبینیم. اسطوره برای هر کسی حرفی برای گفتن دارد، همانطور که حرفی هم دربارهی همه کس دارد: اسطوره همه جا هست و تنها لازم است که آن را بازشناسیم.
این کتاب برای کسی است که معمولا دربارهی اسطوره فکر نمیکند و کتابی در این باره نخوانده است. بر پایهی این فرض که شناختن اسطورهها گامی مهم در جهت شناخت خودمان است، این کتاب دعوتی برای خواندن اسطورهها و بازشناسی جلوههای اسطوره در زندگی روزمرهی ماست..." ص 3
اولش که کتاب را در دست گرفتم از حالت "اسطوره در سفر بودنش" خوشم آمد. ازین که نویسنده آمده بود توی فصلهای اول در مورد چیستی اسطوره حرف زده بود و بعد به طور خلاصه شخصیتهای اسطورههای جاهای مختلف دنیا را معرفی کرده بود. مجمع خدایان یونانی و رمی را لیست کرده بود و به اجمال هر کدام را توصیف کرده بود. همین طور مجمع خدایان اسکاندیناوی و خدایان هند و مجمع خدایان مصری و هاوایی و آزتک و...
بعد در بخش دوم آقای بیرلین تفکیک موضوعی کرده بود: دغدغههای همیشگی بشریت. موضوعاتی که از ازل آدمیزاد مشغول فکر کردن به آنها بوده و هست و خواهد بود و برای پاسخ به سوالات ، ملتهای گوناگون هر کدام اسطوره و قصهای ساختهاند: اسطورههای آفرینش، اسطورههای هبوط و دوران اولیه، اسطورههای توفان و قصههای عشق و اخلاق و خیانت و سفر به جهان زیرین و مرگ و قیامت و...
بخش دوم ایدهی جالب کتاب در عمل بود. روایت اسطورهها با هدف رسیدن به یک نتیجه: اینکه با این که اسطورههای ملتهای مختلف شاید در ظاهر با هم تفاوت دارند ولی در شاکله مشابهتهای فراوانی دارند:
"مواجههای تاریخی بزرگ میان اروپاییان و مردمان آسیا، آفریقا و آمریکا پیامدهای درازدامن متعددی داشته است. شاید یکی از جالبترین پیامدها و از دیدگاه کاشفان اولیه عجیبترین آنها این بود که فرهنگهایی بسیار دور از آنها از نظر زمانی و جغرافیایی، تجربیات دینی و اسطورههایی بسیار شبیه به آنها دارند. به عنوان مثال، هنگامی که اسپانیاییها برای اولین بار وارد دنیای جدید شدند، از شباهتهای متعدد میان ادیان بومی و آیین کاتولیک رمی شگفتزده شدند..." ص355
بخش سوم کتاب در مورد همین موازی بودن اسطورههای مختلف و تفسیر این شباهتها از دیدگاه بزرگان اسطورهشناسی و یک جور معرفی بزرگان اسطورهشناسی بود. این که در رابطه با اسطورههای موازی دو تا رویکرد وجود دارد:
"رویکرد اشاعه که به موجب آن این اسطورهها در مکانهای معدودی از قبیل هند ساخته شده و از طریق تماس میان فرهنگها در روزگاران گذشته به نقاط مختلف انتقال یافتهاند.
و رویکرد روانشناختی که به موجب آن عناصر اصلی اسطوره محصولات ذهن بشر و لذا در میان همهی انسانها مشترکاند." ص 360
خواندن اسطورههای موازی برایم یک لذت بزرگ بود. هر چند که جای اسطورههای ایرانی در آن خالی است و از اسطورههای اسلامی به اندازهی اسطورههای یهودی و مسیحی گفته نشده، و هر چند که در بخشهای تحلیلی نظریههای اسطورهشناسهای بزرگ خیلی خلاصه و گاه گنگ نقل قول شده، ولی همان خواندن قصهی خدایان و قهرمانان ملتهای مختلف دنیا (از زئوس و اودیپ و تزه و رع بگیر تا زیگفرید و ایشتر و اوزیریس و ایزیس) و یاد گرفتن شخصیتهای این اسطورهها خودش کلی لذتبخش بود.
اسطورههای موازی/ ج.ف.بیرلین/ عباس مخبر/ نشر مرکز/ 454 صفحه/14900تومان