ورودیهای 91
داشتم به آمار ورودیهای کارشناسی سال 1391 دانشکدهی فنی دانشگاه تهران نگاه میکردم. آمارها با سال 1387 که وارد این دانشکده شدم چندان تفاوتی نکرده بود. کمی تعجب کردم. از سال 1387 تا 1391 جامعه تغییراتی داشته، بحرانهایی را از سر گذرانده، هزاران حادثهی کوچک و بزرگ زندگیها را دگرگون کرده. ولی آمار ورودیهای دانشکده فنی تغییر چندانی نداشتند.
هنوز هم 76 درصد ورودیهای دانشکدهی فنی پسرها هستند. فقط 24درصد دخترها هستند. هنوز هم 86درصد مکانیکیها و 79درصد برقیها پسراند. تناسب جنسیتی وجود ندارد. یک تغییر کوچک داشت. رشتهی معدن به یک رشتهی کامل پسرانه تبدیل شد. نسبت پسرها به کل در این رشته به 100درصد رسیده. توی مهندسی شیمی که بین رشتههای دیگر فنی به آبادترین از منظر جنسیتی مشهور است، باز هم اکثریت با پسرهاست. (64درصد). هنوز هم رشتههای پرطرفدار برق و مکانیکاند...
نوشته که فنی در سال گذشته، 956 نفر ورودی داشته. 797 نفرشان از آزمون سراسری و بر اساس رتبهی کنکور وارد شدهاند. بقیه یا مهمان بودهاند یا سهمیهای. (راستش توی این آمار آموزش دانشکده فنی، وقتی سهمیهایها و مهمانها را به کنکوریها اضافه میکنم، تعداد ورودیها بالای 1000نفر میشوند! نمیدانم چهقدر آمارشان دقیق است!)
مهمانها را که کنار بگذاریم، سهمیهایها عجیباند. وقتی میگویم سهمیه، خیلیها یاد شهدا و جانبازان و ایثارگران میافتند. دیدهام آدمهایی را که تا اسم سهمیه را میشنوند شروع میکنند فحش دادن به هر چه شهید و جانباز و حزباللهی که روی کرهی زمین است. یا شروع میکنند به گفتن این که آره بسیجیها سهمیه دارند. راستش... نه آقا. این طوریها هم نیست. در بین این 1000نفر ورودی سال 1391، فقط 7نفر با سهمیهی شاهد و ایثارگر آمدهاند. (اگر آمار را همان 956نفر بگیریم، میکند به عبارتی فقط هفت دهم درصد، یعنی کمتر از 1درصد). گونهی دیگری از سهمیه وجود دارد که به نظر من دردناک است: سهمیهی فرزندان اعضای هیئت علمی و کارکنان دانشگاه. آمارها میگویند که 92نفر با سهمیهی هیئت علمی وارد دانشکدهی فنی شدهاند، یعنی 9درصد ورودیها سهمیههای هیئت علمی بودهاند.
رتبههای کنکور بچههای سهمیهی هیئت علمی با رتبههای کنکور بچههای معمولی قابل مقایسه نیست. اگر آخرین رتبهی به عنوان مثال رشتهی مکانیک 520 بوده باشد، تو میتوانی یک سهمیهای با رتبهی 4000 پیدا کنی که به خاطر پدرش یا مادرش آمده نشسته کنار رتبهی زیر 500. سهمیه است دیگر. انتظارت چی است؟
من سهمیهایها را دیدهام. همه جوره دارند. یک عدهایشان هستند که واقعا یارای همپایی با رتبههای زیر 1000 را ندارند. لنگ میزنند. فقط لنگ میزنند و به سختی بالا میآیند. یک عدهایشان هستند که درست است که کنکور خوب ندادهاند، ولی از پدر و مادرشان خیلی چیزها به ارث بردهاند. بلدند چه جوری پیشرفت کنند. بلدند چهطور توی دانشگاه درس بخوانند. از خیلیها بهتر بلدند چطور از فرصتها استفاده کنند. بیشتر سهمیههای هیئت علمی جو دانشگاه را بهتر میشناسند. این هست... نمیتوانم بگویم همهشان لنگ میزنند. یا همهشان این طورند و آن طورند. ولی یک چیزی هست که میسوزم.
مهندسی مکانیک 85 تا ورودی از کنکور گرفته و 24تا از سهمیهی هیئت علمی. یعنی 24درصد ورودیهای سال 1391 مکانیک سهمیهی هیئت علمی بودهاند.
مهندسی عمران 82نفر ورودی از کنکور گرفته و 18نفر سهمیهی هیئت علمی. یعنی 18درصد ورودیهای سال 1391، سهمیهی هیئت علمی.
مهندسی برق 131 نفر از کنکور گرفته و 17 نفر از سهمیهی هیئت علمی و الخ...
بیشتر سهمیههای هیئت علمی میروند سراغ رشتههای تاپ و پرطرفدار.
چیزی که من ازش میسوزم این است که این بچههای هیئت علمی، هیچ چیزشان از بچههای معمولی کنکور که زیر 500نشدهاند برتر نیست. هیچ چیزشان. قسم میخورم که خیلی از بچههای با رتبههای 2000، 3000 و بالاتر را که پدر و مادرشان استاد دانشگاه نیستند وارد دانشگاه کنی، نتیجهی کار به مراتب بهتر از ورود این سهمیههای هیئت علمی است...
سهمیه ای ما هم داشتیم و واقعا هم درجا زد ..