من نیستم
"گمشدگی امنترین چیز ممکن است...
تهران شهر گمشدگی است. در اینجا راحت میتوان گم شد.
بعد از 28مرداد، خیلیها چون در شهرستان امنیت نداشتند به تهران فرار کردند و در این شهر گم شدند. خیلیها از بگیر و ببند 28مرداد به خاطر همین فرار به تهران گم شدند. تهران آن موقع تازه مثل امروز نبود. فقط یک میلیون نفر جمعیت داشت. اما ظرفیت گمشدگی از همان موقع در این شهر وجود داشت...
گمشدگی مسیر گمگشتگی را روان میکند. همین جوری نمیشود گمگشته شد.
آدم دیوانه میشود. اول گم میشود. این یک مسیر است.
اگر الان به یک نفر بگویی برو وسط میدان بایست به شما میخندد. اصلا حق خودش نمیداند که میدان جایی است که او برود در آن بایستد. نشستن روی نیمکت در کنار پیادهرو حق ما بوده که از ما گرفته شده، ولی ما نمیدانیم. ما عادت کردهایم که در این شهر باید فقط از این طرف به آن طرف برویم. نباید بایستیم. اگر بایستیم دیده میشویم. پیدا میشویم. این حرکت مدام است که ما را بدل به آدمهایی گمگشته در این شهر کرده..."
ماهنامه نمایه تهران/ شماره یک/ شهریور 1392/ ص 76/ مصاحبه با محمدرضا اصلانی