عباس کیارستمی-4
پنجشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۰، ۰۴:۵۸ ب.ظ

اصلن توی فیلمهای کیارستمی آدمها حرفهای مهمشان را توی ماشین وقتی کنار هم نشستهاند و توی جادهاند به هم میگویند. توی «زیر درختان زیتون» حسین آقا راز دل و عشق دیرینهاش به طاهره را وقتی سوار پاترول محمدعلی کشاورز است برای او بیان میکند. قصههای عشق و عاشقیاش را توی همان پاترول تعریف میکند. یکی از سکانسهای به شدت جالب فیلم وقتی است که دستیار کارگردان با نیسانش میاید و کنار پاترول میایستد. حسین توی پاترول نشسته است و طاهره توی نیسان. در فاصلهای بسیسار کم از هم... حسین تشنهی یک نگاه طاهره است و طاهره نگاهش را دوخته به کف ماشین...
یا فیلم «طعم گیلاس» شاهکار عباس کیارستمی که تمام آدمها همهی آن حرفها را وقتی میزنند که سوار ماشین شخصیت اول فیلم میشوند...
یا فیلم «باد ما را خاهد برد»... آن صحنههایی که بهزاد سوار بر ترک موتور آقای دکتر روستا میشود و از جادهی خاکی میروند... در آنجا ماشین نیست. موتور است که محملی میشود برای پیش رفتن در جادهها و گفتن و شنیدن حرفهای مهم...
نکتهی دیگری هم که وجود دارد میل وافر عباس کیارستمی به فیلمبرداری از داخل ماشین است. صحنههای فیلم «زندگی و دیگر هیچ»، تصویرهایی که از شیشهی عقب ماشین و همچنین شیشهی جلوی ماشین نشان میدهد. عباس کیارستمی این میل وافرش را حتا توی مستندهایی که میسازد هم اعمال میکند. مثلن فیلم مستند «ای بیسی آفریقا» که در مورد آفریقا و ایدز و کودکان آفریقایی است پر است از صحنههایی که کیارستمی دوربینش را توی ماشین روشن کرده و از جاده و مناظر اطرافش و مکانهایی که ماشین میرود فیلم گرفته است.
اوج این علاقهی کیارستمی فیلم ۱۰ است. جایی که تمام فیلم در ماشین فیمبرداری شده و تمام دیالوگهای فیلم شامل گفتوگوهایی است که توی ماشین بین آدمها اتفاق میافتد. گفتوگوهای با طعم زندگی، فریادهای آدمها، دغدغههایشان، ظلم و ستمهایی که دیدهاند و...
مرتبط: عباس کیارستمی-1 - عباس کیارستمی-2 - عباس کیارستمی-3