گابریل مارسل
۱- «در ساختارِ زیرینِ وجودِ انسانی بیقراریای هست. آدمی موجودی است گرفتار غم غربت. و همیشه در آرزوی رضایت خاطری که از چنگش میگریزد. دل نگران وضع و حال خیش است. در کنار خود نیز آسوده نیست. و پیوسته در پی فائق آمدن بر این حالت غربت و بیگانگی است. اما چه استنباطی باید داشت از این بیقراری، این سائقهی استعلاء یا آنچه که مارسل آن را غمِ دوری از هستی میخاند؟ در اینجاست که به دوراهی میرسیم و فیلسوفان جدید هر یک راهی را برمی گزینند.
یک راه که همان راهی است که سارتر، کامو و بیشتر متفکران متنفذ معاصر در پیش گرفتهاند به این استنباط میانجامد که آرزو و بیقراری آدمی شاهدی بر پوچی وجود و حیات است. آدمی در دل آرزوی جاودانگی دارد و مشتاق عدالت و رضایت خاطر است؛ اما محکوم به مرگ، در جهانی میزید پر از ظلم و مصیبت. علا رغم پوچی وجود و حیات، آدمی به ناچار ترجیح میدهد که ترسها و بیمهای خود را با توسل به اوهام و احلام سرشار از امید بزداید. از این رو تنها عنوان درخورِ آدمی همان است که سارتر ارائه کرده است: "آدمی شور و شوقی بیهوده است."
طریق دیگر که متفکران متدین همهی اعصار در پیش گرفتهاند همان راهی است که مارسل و به اصطلاح اگزیستانسیالیستهای الهی [کیرکگور، داستایفسکی، بردیایف، بوبر و گابریل مارسل] پوییدهاند. این راه به این استنباط میانجامد که غم دوری از هستی نشانهای، نمونهای و پیش درآمدی است از مشارکت آدمی در نظامی سرمدی که در آن نظام مصیبت دیگر قانون زندگی نیست و مرگ نیز سیطرهای ندارد. تعلق به این نظام همانا تا به آخر رهرو و انسان سالک ماندن است. یعنی در عین سیر و سلوک متحیر ماندن و نیز ایمان داشتن به اینکه راز هستی خاهان آن است که رضایت خاطر سرنوشت نهایی آدمی باشد نه نامرادی.» …ص۳۵ و ص۳۶
۲- «گابریل مارسل» یکی از کتابهای مجموعهی بینش معنوی است که انتشارات نگاه معاصر آن را با ترجمهی مصطفا ملکیان چند سال پیش چاپ زده بود. دقیقتر که بخاهیم بگوییم این ترجمهی مصطفا ملکیان یک جزوهی صدصفحهای است در معرفی گابریل مارسل و افکار او. همان اولین صفحه میشود دلیل ملکیان بر ترجمهی این کتاب را فهمید:
"در میان فیلسوفان قرن بیستم گابریل مارسل چهرهای یگانه است. در زمانی که دنیای انگلیسی زبان را صور مختلف پوزیویتیسم و فلسفهی زبانی درنوردیدهاند که جملگی تاکید دارند بر اینکه فیلسوف، آفاقی بودنی فارغدلانه، مانند آفاقی بودن عالم علوم تجربی را حفظ کند، مارسل از طریق عشق، وفا، ایمان و امید به راز هستی راه یافته است. در همان حال که بیشتر فیلسوفان اگزیستانسیالیست قارهی اروپا بر تصمیم فردی و عصیان شجاعانه بر ضد دنیایی پوچ پای میفشرند مارسل به آرامی تاکید میکند که مشارکت برای زندگی اصیل بیش از آزادی انزواجویانه ضرورت دارد و ازین رو فلسفه باید از بین الانفسی بودن آغاز شود نه از نفسی بودن. با ما آغاز شود نه با من…"ص۷. مارسل معتقد است که وضع مطلوب همین است. چرا که فلسفه باید دغدغهاش رفع موانع موجود بر سر راه زندگی بانشاط و پربار باشد....
۳-گابریل مارسل برای بیان افکار ابتدا دو نوع تفکر را دسته بندی میکند: اندیشهی اولیه و اندیشهی ثانویه. اندیشهی اولیه در علوم تجربی و فنون و صناعات غلبه دارد. تفکر انتزاعی است. تفکر ریاضی است. تفکر مشخص کردن و حد و اندازه و محاسبه قائل شدن برای هر چیز است. تفکر ثانویه بیشتر به هنر، فلسفه و دین اختصاص دارد و وسیلهی ژرفا بخشیدن به مشارکتمان در راز هستی است. گابریل مارسل ریشهی بیقراریهای انسان معاصر را روحیهی انتزاعی میداند که بر زندگی آدمها سایه افکنده. خودش میگوید: "عامل محرک فلسفهی مرا میتوان نبرد آشتی ناپذیر و بیامان با روحیهی انتزاع دانست!" انتزاع مبنای تعقل است. مارسل با انتزاع مخالفت ندارد بلکه با سلطهی همه جانبهی آن بر زندگی انسان جدید مشکل دارد. درست همان طور که به جنون فناوری معترض است و نه به استفاده از فناوری در اینجا نیز در مقام دفاع از انتزاع است و در عین حال آثار نامطلوب انتزاع را خاطرنشان میسازد. او میگوید که تفکر انتزاعی حاکم باعث میل بیرویهی انسان به داشتن شده است. انسان به داشتن بیش از بودن اهمیت میدهد و این سرچشمهی رنجهای او است. او معتقد است که خطری که در کمین انسان معاصر است این است که همراه با سیطرهی دم افزون جهتگیریای که در پی تملک جهان است آن سنخ تفکری که مشارکت در راز هستی را ژرفا میبخشد مفقود گردد…
۴-راز هستی چیست؟1
مارسل میگوید: "راز چیزی است که خود من گرفتار آنم. و از این رو تنها تصوری که میتوانم داشت تصور قلمروی است که در آن تمیز و تمایز میان آنچه در من است و آنچه در برابر من است معنای خیش و اعتبار اولیهی خود را از کف میدهد «… من گرفتار همان چیزیام که دربارهی آن سوال دارم و از آن جدایی ناپذیرم. اینکه من آزادم یا نه، یا آیا باید خدا را باور داشته باشم یا نه هرگز بر اساس شواهد تحقیق پذیری که بتوانم فارغ از خودِ خاهنده، احساس کننده و تصمیم گیرندهام به دست آورم فیصله پذیر نیست. مارسل گفتهای از بی. پی ژوو را نقل و تایید میکند که:» رازها حقایقی نیستند فراتر از ما؛ حقایقیاند فراگیرندهی ما." …
راز چیزی وراتر از مسالهها است. مسالهها حل شدنیاند. راه حل دارند. سلسله مراتبی را میروی و حلشان میکنی. اما راز این طوری نیست. راز هستی این گونه نیست. برای حل مسالهها کافی است از آنها فاصله بگیری و از بالا به انها با تسلط نگاه کنی. اما راز جداشدنی نیست. تشخیص راز، کار کل یک شخص است نه فقط ذهن او. تشخیص راز ممکن است اساس فهم جامعتر و کاملتر حیات انسانی شود اما به راه حلی کلی نم انجامد…
تفکر مارسل سرشتی دکارت ستیزانه دارد. زیرا او تاکید میکند که فلسفه با "ما هستیم "آغاز میشود نه با "من میاندیشم"…فرد را نمیتوان اتمی جدافتاده تصور کرد که ارتباطات به نحوی عارض او میشوند. ارتباط آفرینندهی هستی است. اینکه کودک بتواند از زبان استفاده کند و احساس هویت شخصی داشته باشد بستگی دارد به اینکه در جماعتی از انسانها بار آمده باشد. مانند جزیرهای که از دل دریایی که آن را احاطه کرده برمی آید، "من فردی" نیز از درون یک شبکهی ارتباطی بین الانفسی سربرمی آورد.
به همین ترتیب است که مارسل معتقد است: ارتباطات بین الاشخاص راه شناخت راز هستی است.
۵-عشق، وفاداری، ایمان و امید کلمههای کلیدی تفکر مارسل در باب ارتباط آدمیان با همدیگر برای کشف راز هستیاند. جزوهی گابریل مارسلی که مصطفا ملکیان ترجمه کرده در باب هر کدام ازینها به اختصار عقاید مارسل و ربط اینها با همدیگر را توضیح داده است. خلاصهی آن خلاصه چیز بیمعنایی درمی آید…قلم فرسایی بیهوده نمی کنم!
۶-فصل آخر این جزوه در باب اهمیت گابریل مارسل در فلسفه و الهیات است. در آنجا نویسنده به بیان انتقاداتی که به مارسل وارد میشد پرداخته…راستش انتقاداتی که شده بود انتقادات برحقی بودند. مخصوصن این انتقاد که ارزیابی مارسل از فناوری و اندیشهی ثانویه چندان صریح و دقیق نیست…نویسنده هم با فروتنی آنها را در باب مارسل پذیرفته…ولی بعدش در باب اهمیت مارسل قلم فرساییها کرده. روی هم رفته خاندن جزوهی گابریل مارسل مفید است و هدف آنکه معرفی کوتاهی از گابریل مارسل است برآورده شده….
گابریل مارسل/نوشتهی سم کین/ ترجمهی مصطفا ملکیان/نشر نگاه معاصر/۹۷صفحه-۹۰۰تومان
مرتبط: چند مقاله از گابریل مارسل در سایت باشگاه اندیشه - معرفی کتاب انسان مساله گون نوشتهی گابریل مارسل
1: برای آشنایی بیشتر با مفهوم راز از دیدگاه گابریل مارسل ر.ک این جا(@@@)