مشهد مقدس!
این مشهدی ها خیلی باحال اند.
چند سالی است که شهرداری شان علاوه بر لباس نارنجی معمول که همه ی شهرداری ها تن کارگرهای شان می کنند یک کلاه ایمنی هم داده دست هر کدام از کارگرهای شان که بگذارند سرشان. کله ی سحری بلند می شوی می روی توی شهر، سوپورها را می بینی که دارند خیابان را جارو می زنند و یک کلاه ایمنی زرد هم گذاشته اند سرشان. همه شان از دم. با یک وظیفه شناسی سرسختانه. به شان می گویی: گذاشتی سرت که یه موقع بشقاب پرنده نخوره تو سرت؟ عینهو قل مراد می گویند: هان؟!
البته این جا ایران است دیگر.
بعد مثلن می روی کارخانه سیمان فیروزکوه می بینی وسط آن همه سنگ و خاک و گل و سنگ ریزه که از درودیوار می بارد نصف کارگرها کلاه ایمنی ندارند!
تازگی ها هم پلیس مشهد چند تا دوچرخه ی سبز خریده روی میله های شان برچسب POLICE چسبانده و داده دست سربازهایش. سربازها هم سوار دوچرخه می شوند برای خودشان توی شهر فر می خورند...