دارم نگاه میکنم. و چیزها در من میروید. در این روز ابری چه روشنم و چه تاریک. همهی رودهای جهان و همهی فاضلابهای جهان به من میریزد. به من که با هیچ پر میشوم. خاک انباشته از حقیقت است. دیگر چشمهای من جا ندارد... چشمهای ما کوچک نیست. زیبایی و زشتی کرانه ندارند... @ قبلها زیر عنوان وبلاگ مینوشتم: «مینویسم، پس بیشتر هستم». روزگاری بود که بودن و بیشتر بودن را خیلی دوست میداشتم. ولی گذشت. حقیقت عظیم لاتفاوت بودن بودنم و نبودنم من را به ولایت هوا فرستاد. اینکه حالا باز هم دارم مینویسم دیگر نه برای بودن و نه برای بیشتر بودن بلکه فقط برای عادت است. @ ما همانی میشویم که پی در پی تکرار میکنیم؛ بنابراین فضیلت فعل نیست عادت است. @ پیاده روی را دوست دارم. آدمها را دوست دارم. برای خودم قانونهای الکی ساختن را دوست دارم و به طرز غم انگیزی معمولی هستم... @ و مرد آنگاه آگاه شود که نبشتن گیرد و بداند که پهنای کار چیست. @ جاده. مسافر. سربازِ پنج صبح. دانشجوی ترم صفری. دختری که چشم هایش نمی درخشد. اندوه. نفرت. عشق. از همینها... @@@ هیچ گونه ثباتی در موضوعات و سبک نوشتههای این وبلاگ وجود ندارد. @@@ ستون پایین: پیوندهای روزانه، معمولا لینک سایر نوشتههای من است در سایتها و مطبوعات و خبرگزاریها و... کتاببازی، آخرین کتابهایی است که خواندهام به همراه نمره و شرح کوچکی که در سایت گودریدز رویشان مینویسم. پایین کتاببازی، دوچرخهسواریهای من است و آخرین مسیرهایی که رکاب زدهام و در نرمآفزار استراوا ثبت کردهام. بقیهی ستونها هم آرشیو سپهرداد است در این سالیانی که رفته بر باد.
سلام آقای حقیقت طلب امیدوارم همیشه به دنبال حقیقت باشید. من از نزدیکان دکتر بشارتی هستم. آنقدر نزدیک که واکنش ایشان را پس از پخش برنامه و تماسهای متعدد دوستان و دانشجوی قدیمی و جدید دیدم. ایشان از روی بزرگواری علاقه ای که به دانشجویانشان دارند و برای جلو گیری از ایجاد مشکلاتی مثل پیگیری کمیتهٔ انضباطی و شاید محرومیت از تحصیل دانشجو یا دانشجویان خاطیناراحتی خود را نشان ندادند. من از شما میپرسم اینکه دانشجویان پس از پخش تصویر پیش ایشان رفته ورضایت شانرا جویا شودند منطقی است؟ اصلا ارزشی دارد؟ به نظر شما اخلاقی و از روی ادب است که به کسی توهین کنید و بعد به ایشان بگویید ناراحت که نشدید؟ دکتر بشارتی هر قدر هم که خوشرو باشند آیا هم سنّ و سال شما هستند تا شوخیهای متنسب خود را با ایشان انجام دهید؟ از گناه فرد خطی که بگذریم آیا دکتر بشارتی به شما هیزم تری فروخته اند که در پستی با عنوانه انتقام کوچولو داستان را نقل میکنید؟ اگر نحو بازگویی خبر توسط مشرق نیوز را نادرست بدانیم آیا شما در انتشار این مطلب درست رفتار کردید؟ عصر ارتباطات باعث شده اطلاعات چه شخصی چه عمومی سریعتر و سهل الوصول تر باشد ولی آیا باید سؤ استفاده کرد؟
روی سخنم با شما به دیده فردی که عکس را به برنامه نود فرستاده نیست. گیرم که آقای فقیهی عزیز و دوستانشان خواسته باشند شیطنتی بکنند)گر ایشان ابراز تاسف میکردند بهتر بود تا در صفحهٔ فیس بوک به اشتراک بگذرند) ، کاری که هیچ اثر و وجه مثبتی درش دیده نمیشود، آیا شما باید آن را منتشر کنید؟ شمایی که از خبر به قولتان واهی مشرق نیوز آزرده شدید، جای آزردگی برای استاد شناخته شدهای چون دکتر بشارتی از شیطنتی به وسعت رسانهٔ ملی نمیبینید؟بهتر بگویم اصلا چرا آزرده شدید؟ مشرق نیوز یک شوخی با نام شما کرده است!! ناگفته نماند که نگارنده خود در گذشتهای نه چندان دور دانشجو بوده و از عوالم شوخیها و حتا دلگیریهای دانشجویی و استادی آگاه و گاه درگیر بوده است. در آخر امیدوارم جناب عالی شخصا پیش استاد رفته و از سؤ تفاهمهای پیش آماده عذر خواهی کرده باشید. این کار را نه به خاطر وضعیت تحصیلی خود بلکه به خاطر شخصیت انسانی که در حال شکل گرفتن در شماست انجام دهید. امید وارم این داستان تلخ باعث درسی برای همه باشد. برایتان آرزویی رشد و موفقیت دارم.
الان میخوام با کله بزنم تو مانیتور ....
آن روزهایم آرزوست ....