سپهرداد

Hurtling through the dark night

سپهرداد

Hurtling through the dark night

سپهرداد

دارم نگاه می‌کنم. و چیز‌ها در من می‌روید. در این روز ابری چه روشنم و چه تاریک. همه‌ی رودهای جهان و همه‌ی فاضلاب‌های جهان به من می‌ریزد. به من که با هیچ پر می‌شوم. خاک انباشته از حقیقت است. دیگر چشم‌های من جا ندارد... چشم‌های ما کوچک نیست. زیبایی و زشتی کرانه ندارند...
@
قبل‌ها زیر عنوان وبلاگ می‌نوشتم: «می‌نویسم، پس بیشتر هستم». روزگاری بود که بودن و بیشتر بودن را خیلی دوست می‌داشتم. ولی گذشت. حقیقت عظیم لاتفاوت بودن بودنم و نبودنم من را به ولایت هوا فرستاد. اینکه حالا باز هم دارم می‌نویسم دیگر نه برای بودن و نه برای بیشتر بودن بلکه فقط برای عادت است.
@
ما همانی می‌شویم که پی در پی تکرار می‌کنیم؛ بنابراین فضیلت فعل نیست عادت است.
@
پیاده روی را دوست دارم. آدم‌ها را دوست دارم. برای خودم قانون‌های الکی ساختن را دوست دارم و به طرز غم انگیزی معمولی هستم...
@
و مرد آنگاه آگاه شود که نبشتن گیرد و بداند که پهنای کار چیست.
@
جاده. مسافر. سربازِ پنج صبح. دانشجوی ترم صفری. دختری که چشم هایش نمی درخشد. اندوه. نفرت. عشق. از همین‌ها...
@@@
هیچ گونه ثباتی در موضوعات و سبک نوشته‌های این وبلاگ وجود ندارد.
@@@
ستون پایین:
پیوندهای روزانه، معمولا لینک سایر نوشته‌های من است در سایت‌ها و مطبوعات و خبرگزاری‌ها و...
کتاب‌بازی، آخرین کتاب‌هایی است که خوانده‌ام به همراه نمره و شرح کوچکی که در سایت گودریدز روی‌شان می‌نویسم.
پایین کتاب‌بازی، دوچرخه‌سواری‌های من است و آخرین مسیرهایی که رکاب زده‌ام و در نرم‌آفزار استراوا ثبت کرده‌ام.
بقیه‌ی ستون‌ها هم آرشیو سپهرداد است در این سالیانی که رفته بر باد.

ایمیل: peyman_hagh47@yahoo.com
کانال تلگرام: https://t.me/sepehrdad_channel

بایگانی

نیازها

جمعه, ۲۶ تیر ۱۳۸۸، ۰۳:۰۱ ب.ظ

همه­ی نیازهای بشر در یک مرتبه قرار ندارند. بلکه این نیازها سلسله مراتبی­اند. به­طوری­که اگر بعضی از آن­ها برآورده نشوند بعضی دیگر اصلن سربرنمی­آورند و تا این بعض دیگر برآورده نشوند بعضی دیگر ظهوروبروز نمی­کنند .

آبراهام موزلو، روانشناس آمریکایی، در کتاب خود "انگیزش و شخصیت"، نیازهای بشر را در پنج دسته تقسیم­بندی کرد و گفت که این نیازها سلسله مراتبی اند:

شدیدترین و مبرم ترین و فوری و فوتی­ترین نیازها نیازهای فیزیولوژیک به غذا، آب، اکسیژن و روابط جنسی­اند.

اگر نیازهای فیزیولوژیک برآورده شوند نیازهای مربوط به ایمنی و امنیت سربرمی­آورند و آدمی درصدد جست­وجوی محیط های امن و ایمن برمی­آید.

سپس نوبت نیازهای مربوط به عشق و تعلق خاطر و وابستگی می­رسد و آدمی مشتاق دوست، عاشق و معشوق و جایگاه گروهی می­شود.

آن­گاه نیازهای مربوط به عزت و حرمت پدید می­آیند و آدمی طالب عزت نفس، احترام دیگران، حیثیت و شان، دستاوردها و موفقیت­ها می­شود.

و سرانجام و تنها درصورتی که همه­ی نیازهای چهارگانه­ی قبلی به وجهی معقول برآورده شده باشند نیاز به خودشکوفایی پدیدار می­شود.

موزلو بعدها نیاز ششمی فراتر از نیاز به خودشکوفایی نیز قائل شد و آن نیاز به فراتر رفتن از خود(خودفراروی) است که آن را فطری و برای سلامت روانی کامل همه­ی انسان­ها ضروری می­دانست.

%%%

یکی از بدی­هایم این است که خیلی از حرف­ها و جمله­هایی که در ذهنم ماندگار می­شوند یادم می­رود از زبان چه کسانی شنیده ام یا در کدام کتاب خوانده ام. دبیرستان که بودم نظریه­ی نیازهای بشری موزلو را یکی از معلم ها خیلی دست وپاشکسته گفته بود. یادم است اصلن به این نام و با این شکل و شمایل نگفته بود. بحث نیازجنسی که پیش آمده بود شروع کرده بود به گفتن الویت بندی نیازها در کشور سوئد و یادم است فقط در درجه ی اول بودن نیازجنسی خیلی برایش مهم بود و بقیه­ی نیازها را نگفت...جلیلی بود یا بیات خانی یا شاید مسترنیکزاد...نمی­دانم. مهم نیست. مهم این است که خودفراروی ام آرزوست!

  • پیمان ..

نظرات (۲)

  • hamid mohamadifar
  • hala chizi ke baraye man ajibe ine ke to iran ba in sharayeti ke alan hast o miangine sen e ezdevaj bara pesara tebghe elam dolat 27 sale!! bedoone bar taraf shodan niaz'haye jensie ma! chetori az ma tavagho daran be shokofaEye elmi o ... beresim!! aslan mahale yani!!
  • سلمان کاوه نژاد
  • خر
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی