درباره ی الی
دوشنبه, ۸ تیر ۱۳۸۸، ۰۵:۳۶ ق.ظ
"درباره ی الی" به هیچ وجه فراتر از تصور من نبود. تعریف هایی که از فیلم شنیده بودم این انتظار را در من به وجود آورده بود که دیدن فیلم من را دگرگون و خراباتی و مست کند. حالا که نگاه می کنم به خودم می گویم ای کاش هیچ کدام از آن تعریف ها و تمجیدها را نشنیده بودم و همین طوری بدون هیچ پیش زمینه ی فکری به دیدن فیلم می رفتم. مطمئنن فیلم در نظرم خیلی شاهکارتر می آمد…واقعن بدون پیش زمینه ی فکری به دیدار یک اثر هنری رفتن نعمتی ست که این روزها با حجم وسیع اطلاعات خیلی سخت و نادر شده. نعمتی که برای لذت بردن از یک اثر هنری لازم ترین شرط است.
درباره ی الی بیش از هر چیز من را یاد داستان های "ریموندکارور" انداخت. داستان هایی که شرح کنش و واکنش شخصیت ها است و تو موقع خواندن در داستان و حوادث و گفت وگوهای آن غرق می شوی و سطربه سطر می خوانی که ببینی چه می شود، چه اتفاقی خواهد افتاد و بعد می بینی به صفحه ی آخر داستان رسیده ای و هیچ اتفاقی نیفتاده. با آن که تو منتظر بودی یک اتفاقی بیفتد هیچ اتفاقی نیفتاده و داستان با همان لحن آغازینش تمام می شود. سطرهای آخر را دوباره و چندباره می خوانی و می بینی که در یک تعلیق عجیب و غریب قرار گرفته ای. انگار که در فضا رها شده باشی. تازه می فهمی که آن اتفاقی که توی داستان منتظرش بودی در تو به وقوع پیوسته و تو داری سقوط می کنی. به تکاپو می افتی که دست آویزی پیدا کنی، معنایی بجویی. تمام کنش ها و واکنش ها تمام دیالوگ های شخصیت های داستان را در ذهنت مرور می کنی، کنکاش می کنی تا از آنها برای خودت دست آویزی بسازی تا سقوط نکنی… تازه می فهمی که سطر آخر داستان پایان داستان نبوده. تازه می فهمی که پایان داستان واقعن یک اتفاقی افتاده و آن اتفاق این بوده که بذر داستان در ذهنت کاشته شده و جوانه زده و… "درباره ی الی" هم همین طور است. انگار که ریموند کارور فیلم ساخته باشد. انگار که یکی از داستان های ریموند کارور نعل به نعل تبدیل شده باشد به نگاتیو و این حرف ها. درباره ی الی فیلم خوبی است به خاطر همین ریموندکاروری بودنش.فقط همین. فقط فیلم خوبی است چون فراتر از این نیست.
قضاوت کردن یکی از کارهای روزانه ی همه ی ماست. در روز بارها و بارها قضاوت می کنیم. در مورد همه چیز. از کتابی که خوانده ایم و فیلمی که دیده ایم تا جاروبرقی و آبمیوه گیری. اما جالب ترین نوع قضاوت هامان در مورد آدم ها است. آدم هایی که می بینیم و در کنارشان زندگی می کنیم. مدام در مورد همدیگر با هم قضاوت می کنیم. پندار و گفتار و کردار همدیگر را پیوسته ارزیابی می کنیم و جالبش این جاست که در ارزیابی هامان تنها چیزی که اهمیت ندارد فردی است که دارد مورد ارزیابی و قضاوت هامان قرار می گیرد… الی هم همین طور است. "درباره ی الی" فیلمی است در مورد قضاوت کردن. شاید همه ی ما یک جورهایی الی باشیم، شاید…
اما 2 حرف دیگر داشتم که دومی را اول می زنم.
کاشکی اون پی نوشت مزخرف را رو اینجا نمی آوردی
دوم اینکه چشم هام در اومد بین فونت سطر ها یه کم فاصله بگذار