ضدحال
بد ضدحال خوردم. این که ببینی آدمی دقیقا همان کاری را کرده که تو میخواستی بکنی یک جورهایی ضد حال است. عریان شدن این حقیقت است که تو یکتا نیستی. فقط تو نیستی. خیلیهای دیگر هم هستند، حتا بهتر از تو و بیشتر از تو. شاید هم دارم سخت میگیرم. شاید قیاس معالفارق است. ولی ضدحال ثانویهاش شاید و تردید ندارد...
میخواستم پشتنویسی ماشین کنم. یعنی از همان اول که سفیدبرفی را خریدم به فکرش افتادم که در صندوق عقبش را پشتنویسی کنم. جملهاش را هم مشخص کرده بودم. اعتقاد و باورم بود و از آن باورها بود که فکر نکنم تا آخرش نقیضی برایش پید اشود. ولی شل و ول گرفتم و هی یادم رفت. تا همین الان که یکهو سر زدم به صفحهی فیسبوق جواد قارایی. همان مستندسازی که مجموعهی ایرانگردش از عید در حال پخش است و به نظرم کار خوبی است. هر چند یک جاهاییاش خیلی از مرحله پرت میشود و تصنعی میشود. ولی سگش میارزد به 1000تا سریال شبانهی صدا و سیما. به عکس پیشانینوشت صفحهاش داشتم نگاه میکردم که یکهو ضدحال خوردم. لعنتی. این همان جملهای بود که میخواستم پشتنویسی ماشین کنم. سردر صفحهی فیسبوق همان حکم پشت ماشین را دارد دیگر. همه میبینند. همه میخوانند... یکی بهتر و بیشتر از من آن جمله را پشتنویسی کرده بود!
ولی ضدحال دوم عمیقتر بود. من میخواستم کاری را بکنم. ولی انجام نداده بودم. تاخیر... شل و ول گرفتن.
آدمیزاد موجود نومیدکنندهای است. تاخیر کردن نومیدکنندهترین ویژگیاش است.
"264سال از زمانی که اولین آزمایش نشان داد که آب لیمو میتواند از بروز بیماری اسکوروی جلوگیری کند گذشت تا استفاده از مرکبات در ناوگان بازرگانی انگلیس اجباری شد."
این را جان استرمن توی کتاب "پویاییشناسی کسب و کار"ش در باب این که آدمیزاد موجود پر تاخیری است میگوید:
"پیش از 1600: اسکوروی (کمبود ویتامین ث) اصلی ترین عامل مرگ و مرگ دریانوردان بود.
1601: لنکستر آزمایشی را اجرا کرد. خدمهی 1 کشتی روزی 3 قاشق آب لیمو میخوردند و خدمهی کشتی دیگر نه. تعداد مرگ و میر در کشتی دوم به مراتب بیشتر بود.
1747: دکتر جیمز لیند آزمایش کنترلشدهای را انجام داد که در آن بیماران اسکوروی تحت درمان قرار میگرفتند. آنهایی که مرکبات دریافت کردند ظرف چند روز درمان شدند. ولی بقیه نه.
1795: استفاده از مرکبات در نیروی دریایی انگلیس اجباری شد. اسکوروی از بین رفت!
1865: هیئت بازرگانی انگلیس استفاده از مرکبات را اجباری کرد و مرکبات در ناوگان تجاری انگلیس هم اجباری شد."
چرا بین تصمیم تا عمل آدمیزاد یک درهی عمیق فاصله است؟! آقای استرمن نمیداند. فقط میداند که آدمیزاد در تاخیر کردن شاهکار خلقت است!
- ۰ نظر
- ۰۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۱۶
- ۷۴۳ نمایش