یک پست کات اند پیستی
1- "به کافه پاراگراف خوش آمدید. گروه حاضر که هدفش لذت بردن از کتاب خوب هست قوانینی داره که به سختی پیگیر اجرای اون هستیم و هر گونه تخلف از اون موجب حذف شما دوست عزیز میشه.
الف.مطالب ارسالی تنها و تنها باید شامل قسمتی از یک کتاب چاپ شده باشه. (نهایتا چند پاراگراف).
ب. در صورت علاقه میتونید تصویر اون بخش از کتاب رو قرار بدید. (تنها یک تصویر).
ج. ...."
(متن معرفی گروه تلگرامی کافه پاراگراف)
2- "بن ورشبو، از موسسهی آیندهی کتاب که شاخهای از مرکز ارتباطات آننبرگ دانشگاه جنوب کالیفرنیاست میگوید: کتابها در آیندهی خیلی نزدیک امکان بحث را از طریق قابلیت گپ زنده در اختیار ما قرار خواهند داد. شما میتوانید ببینید چه کسانی سرگرم خواندن کتابی هستند که شما دارید مطالعه میکنید و میتوانید با آنها دربارهی کتاب وارد گفتگو شوید.
کوین کلی، نویسندهی مطالب علمی در یادداشتی که بحثهای فراوانی برانگیخت، حتی پیشبینی کرد که ما در اینده تشکیلات جمعی کات اند پیست آنلاین خواهیم داشت. ما کتابهای جدیدی از قطعات و جزئیات برگرفته از کتابهای قدیمی تولید خواهیم کرد. او مینویسد: زمانی که کتابها دیجیتالی شدند، میتوانند در صفحاتی واحد قرار گیرند یا به خلاصههای در یک صفحه تقلیل یابند. این خلاصهها در قالب کتابهای سفارشی جدید تلفیق و سپس در مراکز عمومی منتشر و مبادله میشوند.
این سناریوی خاص یا عملی میشود یا نمیشود. اما مسالهی ظاهرا اجتنابناپذیر این است که گرایش وب به تبدیل کردن همهی رسانهها به رسانههای اجتماعی،دارای تاثیرات گسترده بر سبکهای خواندن و نوشتن و ازین رو خود زبان است.
وقتی که کتاب در دوران قدیم تغییر کرد تا خواندن بیصدا را ممکن سازد، یکی از مهمترین نتایج این تغییر پیدایش و رشد نوشتن خصوصی و شخصی بود. نویسندگان با این فرض که خوانندهی دقیق که هم به لحاظ فکری و هم حسی عمیقا درگیر کتاب میشود، در نهایت سرو کلهاش پیدا خواهد شد و از آنها تقدیر خواهد کرد بلافاصله محدودیتهای سخنرانی عمومی را پشت سر گذاشتند و دست به کشف انبوهی از اشکال مشخصا ادبی زدند که بسیاریشان فقط در صفحه امکان بروز داشتند. آزادی جدید نویسندهی خصوصی منجر به انبوهی از تجربیاتی شد که باعث گسترش دایره واژگان، فراخی مرزهای نحو و در کل افزایش انعطاف و قدرت بیان زبان شد.
امروزه، ساختار خواندن بار دیگر در حال تغییر است. از صفحهی خصوصی به صفحهی نمایش عمومی.
و نویسندگان بار دیگر خودشان را با شرایط جدید تطبیق خواهند داد. آنها بیش از پیش آثار را با محیطی که کلب کرین نویسندهی مقالات علمی، آن را گروهی مینامد متناسب میکنند. محیطی که در آن مردم، عمدتا به خاطر حس تعلق مطالعه میکنند تا روشنگری یا تفریح شخصی. اما با پیشی گرفتن دغدغههای اجتماعی از دغدغههای ادبی، نویسندگان ظاهرا محکوم به اجتناب از ذوقورزی و تجربهورزی به نفع سبکی بیرنگ و بو، ولی با دسترسی فوری هستند. نوشتن ابزاری میشود برای ثبت حرفها و گفتوگوهای معمولی افراد." (اینترنت با مغز ما چه میکند/ نیکلاس کار/ محمود حبیبی/ نشر گمان/ ص212 و 213)
- ۰ نظر
- ۲۹ آبان ۹۴ ، ۲۳:۰۱
- ۸۲۷ نمایش