نه به کیسهی پلاستیکی
چند روز پیش روز جهانی نه به کیسهی پلاستیکی بود. توی شهرهای بزرگ بعضی از طرفداران محیطزیست زنبیل توزیع کردند و مردم عادی را متقاعد کردند که کیسهی پلاستیکی چیز خوبی نیست.
چند سالی هست که شهر کتاب هفتحوض روی میز پرداخت پول، برچسب "ممنون کیسهی پلاستیکی نمیخوام" را چسبانده است. من هم همیشه سعی میکنم آدم فرهیختهای باشم و هر وقت از آن جا کتاب میخرم کیسهی پلاستیکی درخواست نکنم. (قبلها که زور میزدم ارزانترین کتابهای ممکن را بخرم. الآن که 30بوک1 و تخفیف 20درصدی دائمیاش است، دیگر شهر کتاب هم خرید نمیکنم!) و این که بقالیها اصل کار هستند. من و امثال من مگر چند بار در هفته از شهر کتاب هفتحوض خرید میکنیم؟ بقالیهایی که برای یک آدامس هم بهت کیسه پلاستیکی میدهند باید ازین کارها بکنند...
اما جنبشهای محیطزیستیمان هم مثل استارت آپ های مان تقلیدی است. مثلاً همین نه به کیسهی پلاستیکی... هر چه از گوگل پرسیدم که توی ایران چه کسانی کمپینش را به راه انداختند به من جوابی جز روز جهانی نه به کیسهی پلاستیکی نداد. میخواستم ببینم دو دوتا چهارتایی در کار بوده. آیا این کمپین در ایران موفق بوده؟ سنجهای وجود داشته یا نه؟
امروز داشتم کتاب بازاریابی اجتماعی را میخواندم. یکی از موارد موردمطالعهاش برای ترویج یک رفتار محیطزیستی کشور ایرلند بود. ازین که قبل از تصمیمگیریشان دو دو تا چهار تا کرده بودند خوشم آمد.
سال 1999 دولت ایرلند تخمین زد که حدود 1.26 میلیارد کیسهی خرید پلاستیکی به رایگان در هر سال در ایرلند توزیع میشود و گفت که این فاجعه است. از طرفی دید که رفتار ترویجی از سمت فروشندگان تأثیرگذار نیست. مثلاً فروشندگان ازین برچسبهای نه به کیسهی پلاستیکی کنار صندوق گذاشته بودند. اما تأثیرگذار نبود.
بعد دولت تصمیم گرفت که برای کیسههای پلاستیکی یکبارمصرف مالیات سنگینی وضع کند که مردم بیخیالش شوند: 15 سنت برای هر کیسه.
نشست موانع و منافع این تصمیمش را در آورد.
چند تا مانع بزرگ داشتند:
1- ترس از اعتراض مصرفکنندگان. این که دولت را متهم به سودجویی کنند و این که وقتی یادشان میرفت با خودشان کیسه به مغازه ببرند و عصبانی میشدند.
2- این مصرفکنندگان مغازهداران را متهم به سودجویی کنند و بعد برای انتقام از مغازهها دزدیهای کوچولو کنند و توی کیسههای خودشان قرار بدهند.
3- بعضی صنفها مثل قصابها میگفتند که حتماً باید اجناسشان را در کیسههای یکبارمصرف قرار بدهند و غیر این کار بهداشتی نیست.
4- مأموران ادارهی دارایی نگران زمان، تلاش و هزینههایی بودند که برای پیگیری این مالیاتها باید صرف میکردند.
برای دور زدن این موانع جدول ابزارها طراحی کرد. مخاطبان گوناگون را هم در نظر گرفت: مصرفکنندگان، صنعت خردهفروشی و نمایندههای مالیاتی.
مثلاً برای مصرفکنندگان کیسههای قابلاستفادهی مجدد را برای خرید در دسترس همه قرار دادند و استفاده از جعبههای مقوایی بازیافتی را پیشنهاد کردند که به رایگان عرضه میشد.
مثلاً برای قصابها، کیسههای پلاستیکی کوچکتر از اندازهی خاص را طراحی کردند که این کیسهها از مالیات معاف بودند و...
سرقت از مغازهها هم آمار جالبی داشت. با شروع اجرای این طرح ابتدا سرقت از مغازهها زیاد شد، اما بعد از مدتی کاهش پیدا کرد و به روند اولیهی خودش برگشت.
1 سال بعد از اجرای طرح دولت ایرلند، مصرف کیسههای پلاستیکی 1 میلیارد کاهش پیدا کرد. 90 درصد کاهش مصرف کیسههای پلاستیکی... روندی که در سالهای بعد هم ادامه پیدا کرد...
هیچی... خواستم بگویم همخوان کردن پیامهای "نه به کیسهی پلاستیکی" در اینستاگرام و تلگرام و این حرفها حرکت قشنگی است... اما فراتر از یک تقلید کوچولوی کم تاثیر نمیرود.
1- اگر توی سایت 30بوک عضو نشده اید, به من اطلاع دهید تا دعوتنامه برای تان بفرستم و تخفیف 25درصدی در اولین خرید را تجربه کنید.