دکتراهای الکی
1- میگویند بیمه یکی از مهمترین شاخصهای توسعهی اجتماعی-اقتصادی یک جامعه است. چرا؟
کتاب چوب به دستهای ورزیل غلامحسین ساعدی به خوبی این چرایی را مشخص میکند. چوب به دستهای ورزیل از دستهی کتابهای روستایی و سادهی غلامحسین ساعدی است. وقایع و روایت و دیالوگها سادهاند. ولی رفتارهای آدمها در این کتاب از جنس "رفتارهای مرجع" جنس بشریت است. مثلا رفتار محرم و سایر افراد روستا در قبال همدیگر. وقتی محرم محصولش را سر حملهی گرازها از دست میدهد، چون هیچ چتر حمایتی از سایر اعضای روستا بر سرش نمیبیند احساس دورافتادگی میکند. او بدبخت شده است و بقیه فقط دعا میکنند که مثل او بدبخت نشوند. دوست ندارند مثل او بدبخت شوند. و این حس بدبختی او را به جدایی از جامعه وامیدارد. او راهی خرابه میشود. کنج عزلت نشین میشود. و دقیقا نقطهای که کل روستا ازش ضربه میخورد همین جاست. همین طرد کردن است. همین چتر حمایتی برقرار نکردن است. محرم تنها نمیماند. نعمت هم به او اضافه میشود. و این دو با همدیگر چوب لای چرخ سایر اهالی روستا میگذارند. و بعد دست یازیدن اهالی باقی ماندهی روستا به نیروهایی بیرون از سیستم خودشان برای اینکه به سرنوشت محرم و نعمت دچار نشوند و... چتر حمایتی دریغ شده از محرم و بعد نعمت همان چیزی است که در جوامع امروزی بیمه نامیده میشود. کمک کردن به افراد برای این که طرد و نابود نشوند. چون که شاید در نگاه اول فقط آنها ضربه خوردهاند، اما در نگاهی کلان این ضربه گریبانگیر کل جامعه میشود. هر چهقدر چتر حمایتی گستردهتر باشد، احتمال شکلگیری رفتاری همچون رفتار محرم و نعمت در کتاب ساعدی در یک جامعه کمتر میشود و به خاطر همین بیمه از شاخصهای توسعه اجتماعی اقتصادی است.
2- کسب و کار شرکتهای بیمه یک جورهایی شبیه بانکها است. آنها برگههایی به نام بیمهنامه را چاپ میکنند و با آن از مردم پول میگیرند. انواع و اقسام بیمهنامه (بیمهنامههای عمر و سرمایهگذاری، درمان، مهندسی، مسئولیت، اتومبیل و شخص ثالث، باربری، گردشگری و...) تولیدی شرکتهای بیمه هستند. آنها از مردم پول میگیرند و با آن چند تا کار انجام میدهند. یکی اینکه بخشی از این پول صرف پرداخت خسارتهایی میشود که بیمهها تعهد به جبران آن خسارتها دارند. (پرداخت هزینههای درمان تکمیلی، پرداخت بیمههای عمر، پرداخت خسارتهای اتومبیل و مرگ و میرهای جادهای، خسارت پروژههای مهندسی ناشی از حوادث طبیعی و...) دیگر این که مبلغ هنگفتی را سرمایهگذاری میکنند. (چون حق بیمهها جمع میشوند و تا بروز خسارت و پرداخت خسارت مدت زمانی طول میکشد، باید این پول عظیم سرمایهگذاری شود تا بیارزش نشود.) از طنزهای روزگار فعلی ایران زمین این است که در آن شرکتهای بیمه از بانکها بیشتر سرمایهگذاری میکنند. بانکها خودشان شرکت میزنند و بنگاهداری میکنند و عملا کاری را که باید صنعتگران انجام بدهند انجام میدهند. بخشی دیگر هم صرف کارمزد نمایندگان بیمه و کارکنان شرکتهای بیمه میشود. (نمایندهها بازاریابهای شرکتهای بیمه و مشتری چاق کن بازی هستند و کارکنان شرکتهای بیمه هم مسئول بررسی و انجام کارهای اداری حقوقی فنی).
3- طبق اطلاعات سایت کدال مجمع عمومی سال منتهی به 29 اسفند 1393 بیمه پارسیان در تاریخ 19 اردیبهشت 1394 در سالن همایشهای نیایش واقع در تهران، سعادتآباد، میدان کاج، خیابان نهم، پلاک 14 برگزار گردید. یکی از مصوبههای این مجمع تعیین پاداش اعضای هیئتمدیرهی این شرکت بود. در پایان این جلسه برای 5 نفر اعضای هیئت مدیرهی بیمه پارسیان مبلغ 5،000،000،000 ریال پاداش تصویب شد. یعنی اگر به طور متوسط تقسیم شود، به خاطر یک سال عضویت در هیئت مدیره، نفری 100میلیون تومان پاداش.
در همان روز مجمع عمومی سالیانه شرکت بیمه ما در میدان ونک- خیابان ونک- پلاک 9 نیز برگزار شد. در مجمع عمومی بیمه ما، پاداش یک سال عضویت هیئت مدیره بیمه ما، 4600000000 ریال تعیین شد. یعنی نفری 92 میلیون تومان پاداش.
در 28 اردیبهشت 1394 موسسهی آموزش عالی خاتم میزبان مجمع عمومی سالیانه بیمه پاسارگاد بود. این جلسه از ساعت 9:30 صبح آغاز شد و صورتهای مالی منتهی به اسفند 1393 توسط سهامداران بررسی شد. میزان پاداش اعضای هیئت مدیره بیمه پاسارگاد در این جلسه 11040000000ریال تعیین شد. یعنی به طور متوسط و مساوی نفری 220میلیون و 800 هزار تومان پاداش.
و سایر شرکتهای بیمه به همین ترتیب...
4- همایش بینالمللی بیمه و توسعه مهمترین رویداد بیمهای کشور ایران است. روزی است که همهی اهالی شرکتهای بیمه و وزارت اقتصاد و دارایی و اهالی بیمهی سایر کشورها دور هم جمع میشوند و به تبادل اطلاعات در مورد وضعیت شرکتهای بیمه در ایران و بایدها و نبایدها میپردازند. همایش امسال با تمرکز بر موضوع "توانگری مالی و توانمندی مدیریتی در شرکتهای بیمه" در 14 آذر 1394 برگزار میشود.
با خانم همکار نشستیم و یک ماهی وقت صرف کردیم تا برای همایش بیمه و توسعه مقاله ارائه بدهیم. با توجه به اعداد و ارقام پاداش اعضای هیئت مدیره، روی ویژگیهای اعضای هیئت مدیره و تاثیر آن بر توانگری مالی شرکتهای بیمه متمرکز شدیم. با والذاریاتی آمار و ارقام جمع کردیم و یک مدل اقتصادسنجی پنل دیتا طراحی کردیم و مقاله را با عنوان "بررسی رابطه ی ویژگی های اعضای هیئت مدیره با نسبت توانگری مالی شرکت های بیمه در ایران" نوشتیم و فرستادیم.
به نظر خودمان مقالهی خوبی شده بود. مدل اقتصادسنجیمان با معنا درآمده بود و نتایج مدل اقتصادسنجی هم عجیب و غریب ولی کاملا قابل استناد بود. ولی هفتهی پیش که نتایج نهایی منتشر شد،گفتند که مقالهمان فقط برای بخش پوستر برگزیده شده. از 135مقالهی ارسالی، 14 مقاله را برای ارائه انتخاب کرده بودند و 18 مقاله هم برای بخش پوستر. باری... در بین مقالههای پوستری مقالههای خیلی خوبی بودند که دلگرم شدیم که کارمان همچه بیارزش هم نبوده.
5- چکیدهی مقاله این طوریهاست: "مدلهای توانگری مالی به عنوان معیاری برای ارزیابی شرکتهای بیمه از الزامات کمی و کیفی گوناگونی تشکیل شدهاند. حاکمیت شرکتی و ویژگیهای هیئت مدیره یکی از اجزای تاثیر گذار بر توانگری مالی شرکتهای بیمه است. این پژوهش به بررسی رابطهی بین ویژگیهای هیئت مدیره و توانگری مالی شرکتهای بیمه در ایران میپردازد. برای این منظور، از یک مدل اقتصادسنجی پنل دیتا بهره میبرد.
نتایج این مدل اقتصادسنجی بیان میکند که هر چه اعضای هیئت مدیره درصد بیشتری از سهام شرکت را نمایندگی کنند، توانگری مالی شرکت بیمه نسبت بالاتری خواهد داشت.
عضویت یا عدم عضویت مدیرعامل در هیئت مدیرهی شرکتهای بیمه بر توانگری مالی این شرکتها تاثیری نخواهد داشت.
و مجموع تعداد اعضای موظف و غیرموظف(اندازهی) هیئت مدیره با توانگری مالی رابطهی معنادار و مثبتی دارد.
اما میزان تحصیلات مجموعهی هیئت مدیره با توانگری مالی شرکتهای بیمه در ایران رابطهی معکوسی دارد و مدرک دکترا برای اعضای هیئت مدیره امتیاز مثبتی محسوب نمیشود."
نکتهی جالب مقالهمان همین بند آخر چکیدهی مقاله بود. برای اندازهگیری رابطهی توانگری مالی و سطح تحصیلات، سطح تحصیلات اعضای هیئت مدیره را امتیازبندی کرده بودیم. مرتبط غیرمرتبط هم کردیم. اینطوریها که آنهایی که مدیریت و حسابداری و مالی خوانده بودند امتیاز بالاتر و آنهایی که مهندسی و پزشکی خوانده بودند امتیاز پایینتری داشتند. دکترای مدیریت و حسابداری و مالی امتیاز 8 داشت و فوق لیسانسش 7 و لیسانسش 6 و بعد دکترای مهندسی و پزشکی امتیاز 5 و فوقلیسانس 4 و لیسانس رشتهی غیرمرتبط 3 و الخ... با این سیستم امتیازدهی هر چهقدر اعضای هیئتمدیره سطح تحصیلات مدیریتی مالیشان بالاتر میرفت اوضاع شرکت بدتر میشد. یعنی اینکه آدمی با دکترای مدیریت یا دکترای مالی با حضورش در هیئت مدیرهی شرکت بیمه بر عملکرد شرکت تاثیر منفی میگذارد!
در مرحلهی دوم سیستم امتیازبندی را مساوی کردیم. یعنی که همهی دکتراها چه مرتبط چه غیرمرتبط به کار بیمه،امتیاز 4 و فوقلیسانسها امتیاز 3 و لیسانس 2 و کمتر از لیسانس 1 میگرفتند. در اینحالت پارامتر سطح تحصیلات اعضای هیئت مدیره بیمعنا میشد. یعنی که بین توانگری مالی یک شرکت بیمه با سطح تحصیلات اعضای آن هیچ ارتباطی وجود ندارد...
مدارک آموزش عالی در ایران موضوع عجیبی شدهاند... یک موردش همین مقالهی ما!
1- مدل اقتصادی پنل دیتا
2- توانگری مالی
خدا تو را خیر دهاد